ترجمه مقاله

اسود

لغت‌نامه دهخدا

اسود. [ اَ وَ ] (اِخ ) لخمی . وی اسودبن منذر اول ، ابن امروءالقیس بن عمرو لخمی از ملوک عراق بجاهلیت است . او پس از پدر به ولایت رسید و جنگهائی بین وی و غسانیین (ملوک شام ) روی داد و اسود ایشان را منهزم کرد و در یکی از معارک بسال 164 قبل از هجرت مقتول شد. (اعلام زرکلی ج 1 ص 117).
ترجمه مقاله