ترجمه مقاله

اسوه

لغت‌نامه دهخدا

اسوه . [ ] (ع اِ) این کلمه بهمین صورت در عبارت ذیل آمده و منظور از آن معلوم نشد: و هر خُراجی و قرحه ای که بشکافند همه اندر درازای لیف عصبها باید شکافت یا بر راستاء شکن ها و خطها که به تازی آنرا الاسوة و العضون گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی نسخه ٔ کتابخانه ٔ مؤلف ورق 461 صفحه ٔ دست چپ س 26).
ترجمه مقاله