ترجمه مقاله

اسپاسدار

لغت‌نامه دهخدا

اسپاسدار. [ اِ ] (نف مرکب ) سپاسدار:
هم حق شناس باشد هم حقگذار باشد
هم در بدی و نیکی اسپاسدار باشد.

منوچهری .


ترجمه مقاله