ترجمه مقاله

اسپرهم

لغت‌نامه دهخدا

اسپرهم . [ اِ پ َ هََ ] (اِ) اسپرغم .(جهانگیری ). سپرغم . مطلق گلها و ریاحین . (برهان ): بساک ؛ تاجی باشد که از اسپرهم بندند. (فرهنگ اسدی ).
ترجمه مقاله