ترجمه مقاله

اسکرک

لغت‌نامه دهخدا

اسکرک . [ اِ ک ِ رَ ] (اِ) برجستن گلو باشد، یعنی آوازی که بی اختیار از گلو برآید و آنرا بعربی فواق گویند.(برهان ). فواق باشد یعنی صوتی که پیاپی از حلق برآید بی قصد. (سروری ). هکه . (برهان ). سِکسِکه . اسکچه .
ترجمه مقاله