ترجمه مقاله

اسکر

لغت‌نامه دهخدا

اسکر. [ اَک َ ] (اِخ ) قریه ای است مشهور قرب صعید مصر، بین آن و فسطاط از کوره ٔ اطفیحیه دوروزه راه است . عبدالعزیزبن مروان بعلت نزهت این قریه بدانجا بسیار میرفت و اقامت میکرد و هم آنجا درگذشت . و بعضی پنداشته اند که موسی بن عمران (ع ) در اسکر متولد شده ، و بدانجا او را مشهدی است که تاکنون زیارتگاه است . (معجم البلدان ).
ترجمه مقاله