ترجمه مقاله

اسکنبیل

لغت‌نامه دهخدا

اسکنبیل . [ اِ کَم ْ ] (اِ) (در خوار) نام درختچه ایست فاقد برگ و در اطراف کویر و نقاط خشک و شوره زار روید. اسکنبول . اسکمبول . اسکمیل . بُتو. رِسو. فُغ. و از آن دو گونه در ایران دیده شده است .
ترجمه مقاله