ترجمه مقاله

اسکندرون

لغت‌نامه دهخدا

اسکندرون . [ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) (قضای ...) قضائی است که از طرف شمال بقضای پیاس و از سوی مشرق و جنوب بقضای بیلان و از جانب مغرب بخلیج اسکندرون که ببحر سفید ملحق میشود، محدود است . و دارای 25 قریه ٔ ساحلی است و محصولات آن عبارت است از حبوبات متنوعه ، پرتقال و لیمو. (از قاموس الاعلام ترکی ). این قضا در اول متعلق بدولت عثمانی بود و سپس بسوریه ملحق شد و در 1939 م . مجدداً بترکیه تعلق گرفت .
ترجمه مقاله