ترجمه مقاله

اسکیوا

لغت‌نامه دهخدا

اسکیوا. [ ] (اِخ ) (موافق ) یهودیی رئیس کهنه ٔ افسس . وی هفت فرزند خود را علم سحر آموخت و چون آنان عجایب پولس رادیدند خواستند ارواح پلید دیوانگان را باسم عیسایی که پولس بنام او وعظ میکرد اخراج کنند، لکن آن دیوانگان بر ایشان افتاده جامه های ایشان میدریدند و آنان را مجروح میکردند، در نتیجه جمعی کثیر بعیسی ایمان آوردند. (اعمال رسولان 19:14-19) (قاموس کتاب مقدس ).
ترجمه مقاله