ترجمه مقاله

اسک

لغت‌نامه دهخدا

اسک . [ اِ / اَ ] (اِ) اسبی را گویند که در راهها بجهت قاصدان بسپارند. (برهان ). || الاغ . یام . (رشیدی ) (سروری ) (شرفنامه ٔ منیری ) (مؤید الفضلاء). || قاصد. (برهان ) (سروری ) (شرفنامه ٔمنیری ) (مؤید الفضلاء). || (ص ) سبک پای .
ترجمه مقاله