ترجمه مقاله

اشتادویر

لغت‌نامه دهخدا

اشتادویر. [ ] (اِخ ) این کلمه در محاسن اصفهان مافروخی ذیل شرح بنای «جی » بدین سان آمده است : و ذکر بعض المتقدمین انه قراء علی بعض ابوابها مکتوباً یقول اشتادویر الموکل بالقیاسین و البنائین انه ارتفع ثمن ادام العملة لسور هذه المدینة ستمائة الف الف درهم و ذکر بعضهم ان الموکل رفعت الیه رفیعة بخمسین الف درهم فصرفت الی نفقة الفرهیز الملزق بالاساس . (محاسن اصفهان ص 93). و حسین بن آوی در ترجمه ٔ محاسن آرد: و بعضی متقدمان آورده اند که بر دری از درهادیدیم که نوشته بود بر این سیاق : اشتادویر موکل بر گلیگران و قیاسان گوید که بهای نان خورش عمله و کارکنان این باروی مدت عمارت به مبلغ ششصدهزار درم برسید و بعضی دیگر گویند رفعی از آن موکل بیرون آمد مبلغ پنجاه هزار درم استرداد کرده بر خرج عمارت فرهیزها و گل شیفتق صرف نمودند. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ص 17).
ترجمه مقاله