ترجمه مقاله

اشترکین

لغت‌نامه دهخدا

اشترکین . [ اُ ت ُ ] (ص مرکب ) شترکین . شتردل . کینه توز. کینه دار. || غدار. (انجمن آرای ناصری ). رجوع به شترکین شود.
ترجمه مقاله