ترجمه مقاله

اشتر علوی

لغت‌نامه دهخدا

اشتر علوی . [ اَ ت َ رِ ع َ ل َ ] (اِخ ) متوفی بسال 151 هَ . ق . / 768 م .). عبداﷲبن محمدبن عبداﷲبن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب (ع ). از سادات و خاندان طهارت بوده که بمخالفت با عباسیان قیام کرده است . وی بهمراهی پدرش در مدینه لوای ضدیت با منصور عباسی را برافراشت و پدرش او را ببصره فرستاد. وی اسبی بخرید و آهنگ سند کرد و با امیر آن شهر (عمربن حفص ) خلوت کرد و بگفتگو پرداخت و در نتیجه امیر مزبور با پدراشتر (محمدبن عبداﷲ) بیعت کرد و از سرداران خود نیزبیعت گرفت و هنگامی که عمربن حفص برای مخالفت با عباسیان آماده میشد، خبر مرگ پدر اشتر به وی رسید، عمراین خبر را پنهان کرد و اشتر را نزد یکی از ملوک سند گسیل داشت . اشتر در بارگاه پادشاه مزبور در نهایت احترام اقامت گزید. آنگاه منصور، اشتر را از وی مطالبه کرد ولی آن سلطان درخواست خلیفه را رد کرد. پس ازچندی یکی از عُمّال منصور بر اشتر دست یافت و او رادر ساحل مهران بکشت . (از الاعلام زرکلی ج 2 ص 576).
ترجمه مقاله