ترجمه مقاله

اشتکار

لغت‌نامه دهخدا

اشتکار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) اشتکار ضرع ؛ پرشیر شدن پستان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || اشتکار نخل ؛ شکیر برآوردن آن . (منتهی الارب ). اشتکار درخت ؛ شکیر برآوردن آن . (اقرب الموارد)؛ برگ ریزه برآوردن آن . (منتهی الارب ). || اشتکار کَرْم (مو)؛ بردمیدن نهال آن از شاخ وی . (منتهی الارب ). || اشتکار آسمان ؛ نیک باریدن آن . (منتهی الارب )؛بشدت باریدن آن . (ازاقرب الموارد). || اشتکار بادها؛ باران آوردن آنها. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله