ترجمه مقاله

اشذاذ

لغت‌نامه دهخدا

اشذاذ. [ اِ ] (ع مص ) سخن نادر گفتن . (منتهی الارب ). اَشَذَّ الرجل ؛ جاءبقول شاذّ نادّ. (اقرب الموارد). اَشَذَّ الشی َٔ؛ یکسر کرد آنرا و بنهایت رسانید آنرا. (منتهی الارب ). اَشَذَّ الشی َٔ؛ نحّاه و اقصاه . (اقرب الموارد). || تنها و نادر کردن کسی را. (منتهی الارب ). اَشَذَّه ُ؛ ندره عن جمهوره . شذّ عن الجماعة؛ ندر عنهم و انفرد. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله