ترجمه مقاله

اشقر

لغت‌نامه دهخدا

اشقر. [ اَق َ ] (اِخ ) ابوالطیب محمدبن اسدبن حرث بن کثیربن نخروان کاتب اشقر. از مردم بغداد بود و از عمربن مرداس دوبقی روایت کرد. ابوحفص بن شاهین و ابوالقاسم بن ثلاج از وی روایت دارند. (از انساب سمعانی برگ 33 الف ).
ترجمه مقاله