ترجمه مقاله

اشمخرار

لغت‌نامه دهخدا

اشمخرار. [ اِ م ِ ] (ع مص ) دراز گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). دراز شدن چیزی . (از المنجد). || بلند بودن کوه . (از المنجد). بلند شدن . (زوزنی ). و منظور بلندی کوه است .
ترجمه مقاله