ترجمه مقاله

اشهب

لغت‌نامه دهخدا

اشهب . [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن بشر کلبی . از سرداران صدر اسلام بود. صاحب تاریخ سیستان آرد: پیش از رفتن قتیبةبن مسلم به خراسان اشهب که از اهالی خراسان بود از جانب حجاج عمل سیستان را بر عهده داشت و قتیبه بسال 86 هَ . ق . به سیستان رفت . رجوع به تاریخ سیستان ص 119 شود.
ترجمه مقاله