ترجمه مقاله

اشه

لغت‌نامه دهخدا

اشه .[ اُ ش َ / ش ِ ] (اِ) گیاهی است که کمان گران بر بازوی ازجابدررفته بندند، و اشق معرب آنست . (برهان ) (آنندراج ) (شعوری ). و بتازیش اشق نامند. (سروری ). صمغ گیاهی است بشکل خیار که بر بازوی بدررفته بندند تا بجای آید. اشج و اشق معرب آن . (رشیدی ). گیاهی است که بر عضو بدررفته بندند، و معرب آن اشق است . (انجمن آرا). وُشَّق . (منتهی الارب ). انگم ، و آن دارای چسبی است که کمانگران و شکسته بندان بکار برند. و رجوع به اشنه و اشق و وشق و اشج شود.
ترجمه مقاله