ترجمه مقاله

اشونی

لغت‌نامه دهخدا

اشونی . [ اَ ] (اِخ ) نام طبیبی بهند بود. رجوع به تحقیق ماللهند ص 76 شود. || نام یکی از منازل ماهها. (همان کتاب ص 107 و 173 و 186 و 243 و 262 و 266). || نام شهریست . (همان کتاب ص 148).
ترجمه مقاله