ترجمه مقاله

اشپوخته

لغت‌نامه دهخدا

اشپوخته . [ اِ ت َ / ت ِ ] (ن مف ) پاشیده . فشانده . || بهم درآمیخته بود. (لغت نامه ٔ حافظ اوبهی ).
ترجمه مقاله