ترجمه مقاله

اشکز

لغت‌نامه دهخدا

اشکز.[ اُ ک ُزز ] (معرب ، اِ) چیزیست مانند چرم سپید که بدان زینها را می بندند و محکم میکنند. معرب ادرنج فارسی . (از اقرب الموارد). چیزی که به ادیم سپید ماند وبدان زین را استوار کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). دوال سیرم . (مهذب الاسماء). چیزی مانند ادیم سپید که بدان زین را استوار کنند. (ناظم الاطباء). ادرنگ . اَدرَنج . || حیوانی دریایی . (مهذب الاسماء).
ترجمه مقاله