اشک سحاب
لغتنامه دهخدا
اشک سحاب . [ اَ ک ِ س َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از قطرات باران :
ز دست بخشش او حاکی است اشک سحاب
ز حزم محکم او راوی است سنگ جبال .
اشک ابر. اشک نیسان . و رجوع به اشک و اشک نیسان شود.
ز دست بخشش او حاکی است اشک سحاب
ز حزم محکم او راوی است سنگ جبال .
انوری (از آنندراج ).
اشک ابر. اشک نیسان . و رجوع به اشک و اشک نیسان شود.