ترجمه مقاله

اشک

لغت‌نامه دهخدا

اشک . [ اَ ] (اِخ ) نام کوهی در غور. مرحوم قزوینی در حواشی لباب الالباب بنقل از طبقات ناصری آرد: تمران ولایتی است از غور در شعاب کوه اشک که یکی از جبال خمسه ٔ غور است . (طب ص 39). رجوع به لباب الالباب چ لیدن ج 1 ص 303 شود.
ترجمه مقاله