ترجمه مقاله

اشک

لغت‌نامه دهخدا

اشک . [ اَ ] (اِخ ) نوزدهم یا بردان . محققاً معلوم نیست که پس از اردوان کی بتخت سلطنت نشسته است . برخی از مورخان گویند: بردان پسر اردوان بتخت نشست زیرا از زمان پدرش به این امر خطیر معین شده بود و مدعی نداشت ، ولی بعضی معتقدند که گودرز پسر اردوان سوم بجایش نشست و اگر شقی نبود، میتوانست بی مدعی سلطنت کند. ممکن است بگوئیم هر دو روایت صحیح است ، به این معنی که گودرز قبل از بردان بتخت نشسته ولی چند روزی بیش نتوانسته بر سریر مزبور بماند. سلطنت بردان را برخی از سپتامبر (اواخر شهریور) 42 تا 46 م . و مورخ دیگری آنرا از 40 تا45 م . نوشته است که آخرین سکه ٔ او از اوت 45 است . رجوع به تاریخ ایران باستان ج 3 صص 2413 - 2417 شود.
ترجمه مقاله