ترجمه مقاله

اشیری

لغت‌نامه دهخدا

اشیری . [ اَ ] (اِخ ) ابومحمد عبداﷲبن محمد اشیری . پیشوای اهل حدیث و فقه و ادب در شام و بویژه در حلب بود. عون الدین ابوالمظفر یحیی بن محمدبن هبیرة، وزیر مقتفی و مستنجد از ملک عادل نورالدین محمودبن زنگی درخواست کرد که اشیری را نزد وی گسیل دارد، نورالدین درخواست او را پذیرفت و اشیری را بسوی او روانه کرد، اشیری کتاب ابن هبیرة موسوم به الایضاح فی شرح معانی الصحاح را در حضور خود وی قرائت کرد و میان آن دو درباره ٔ مسئله ای که در آن اختلاف نظر داشتند منافره ای روی داد که هر دو از یکدیگر خشمگین شدند ولی بدنبال آن وزیر معذرت خواست و به وی احسان فراوان کرد. آنگاه اشیری از بغداد به مکه رفت و سپس به شام بازگشت و بسال 561 هَ . ق . در بقاع بعلبک درگذشت . (از معجم البلدان ج 1).
ترجمه مقاله