ترجمه مقاله

اصبحی

لغت‌نامه دهخدا

اصبحی . [ اَ ب َ ] (اِخ ) خولی بن یزید اصبحی ایادی کوفی . از حمیر بود و در جنگ با حضرت حسین بن علی علیه السلام شرکت جست و بروایتی سرآن حضرت را از تن جدا کرد، و بقولی چون عمربن سعد به بریدن سر آن حضرت فرمان داد و به خولی گفت : فراشو و سرش را از تن برگیر، وی دستش بلرزید و بازگشت . آنگاه سنان بن انس سر را جدا کرد و به خولی سپرد. برحسب روایات دیگر شش تن را قاتل آن حضرت دانسته اند که یکی از آنان خولی بن یزید اصبحی است ، و نیز گویند عمربن سعد سر مطهر را با خولی بن یزید نزد عبیداﷲبن زیاد فرستاد و خولی چون به کوفه درآمد درهای دارالاماره بسته بود، شبانگاه به خانه ٔ خویش رفت و سر مطهر را در زیر خنوری که در سرای بود پنهان کرد و بتفاخر به زن خویش نوار گفت : دل خوش دار که با غنا و ثروت ابدی آمدم ، اینک سر حسین بن علی است که آورده ام . زن گفت : مردمان همه سیم و زر به خانه برند و تو سر فرزند رسول به ارمغان من آوردی ؟ بخدای که هرگز سر خویش بر بالین توننهم . وی بامداد سر را برداشت و نزد ابن زیاد برد. خولی هنگام قیام مختار به سزای کردار زشت و ننگین خود رسید و وی ابوعمره را به گرفتن خولی مأمور کرد. خولی از بیم به کنیف پنهان شد. ابوعمره به سرای درآمدو به جستجوی پرداخت و از عیوف بنت مالک زوجه ٔ وی که شیعه ٔ خاندان بود نشان او میجست و چون زن از آن روزکه خولی سر مطهر به خانه آورد با او خصومت میورزید،بظاهر گفت : ندانم کجاست ، ولی بدست خویش به بیت الخلا اشارت کرد. دیدند زنبیلی بر سر گرفته و در زیر آن پنهان شده است . وی را بیرون آوردند و در برابر زن بکشتند و لاشه ٔ او بسوختند. و رجوع به قمقام فرهادمیرزا ص 463، 465، 466، 471، 496، 736 و مقاتل الطالبین ص 118 و کشف الغمه و استیعاب و روضةالصفا، و خولی شود.
ترجمه مقاله