ترجمه مقاله

اصحاب تینة

لغت‌نامه دهخدا

اصحاب تینة. [ اَ ب ِ ن َ ] (اِخ ) اصحاب التینة. جهشیاری در ذیل عنوان ایام منصور آرد: عبدالملک بن حمید مولای حاتم بن نعمان باهلی از مردم حران ، کاتب ابوجعفر منصور بود و از کاتبانی بشمار میرفت که بر دیگران تقدم داشت . روزی وی در روزگار بیکاری در حران با یحیی بن ترملةصفری و عبیداﷲبن نعمان مولای ثقیف و دو مرد دیگر در زیر درخت انجیری نشسته بود و در آن روزگار امویان منقرض گردیده و خلافت به عباسیان انتقال یافته بود. یاران عبدالملک گفتند: کاش مرد صاحب قدرتی می یافتیم و درزمره ٔ خواص او منسلک میشدیم و در خدمت وی روزی خویش را بدست می آوردیم و زن و فرزند خویش را روزی میدادیم ، یکی از آنان گفت امید است خدای عز و جل موجبات چنین آرزویی را برای ما میسر فرماید یا برخی از ما را به چنین کاری بگمارد تا وی دیگر یاران را مورد عنایت خویش قرار دهد. آنگاه همه ٔ آنان با هم قرار گذاشتندکه هر یک به خدمت در دستگاه صاحب قدرتی نائل آید باید به دیگر یاران همراهی و یاری کند. دیری نگذشت که منصور به کاتبی نیازمند شد و ملازمانش عبدالملک بن حمیدرا برای این خدمت معرفی کردند و منصور به احضار وی فرمان داد و آنگاه منصب کاتبی درگاه و دیوان های خویش را به وی مفوض کرد و عبدالملک هنگامی که به کار مشغول شد یاران و اصحاب خود را به یاد آورد و آنان را بسوی خویش طلبید و به هر یک وظیفه و کاری درخور شأنش اعطا کرد، و در نتیجه وضع آنان به بهبود گرایید و مرفه حال شدند و از آن روزگار گروه مزبور به اصحاب تینةشهرت یافتند. (از الوزراء و الکتاب جهشیاری ص 64).
ترجمه مقاله