ترجمه مقاله

اصحاب قبور

لغت‌نامه دهخدا

اصحاب قبور. [ اَ ب ِق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مردگان . اموات . گورستانیان . اهل قبور. اهل گورها. و در تفسیر این آیه : کمایئس الکفار من اصحاب القبور (13/60)، ابوالفتوح آرد: چنانکه کافران نومیدند از اهل گورها. در معنی او دو قول گفتند: یکی آنکه چنانکه کافران نومیدند از بعث ونشور مردگان . و دوم مجاهد گفت : چنانکه کافرانی که مرده اند و اصحاب گورهااند و نومیدند از رحمت خدای و بر این قول «مِن » تعلق ندارد به «یأس » و «مأیوس » محذوف است . (از تفسیر ابوالفتوح چ قمشه ای ج 10 ص 16).
ترجمه مقاله