اصخارلغتنامه دهخدااصخار. [ اِ ] (ع مص ) اصخار مکان ؛ فزون شدن سنگ در آن . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). و مکان را مُصْخِر گویند. (از اقرب الموارد). || در جای سنگناک درآمدن . (منتهی الارب ).