ترجمه مقاله

اصداف

لغت‌نامه دهخدا

اصداف . [ اِ ] (ع مص ) بازگردانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اصداف کسی از چیزی ؛ منصرف کردن و برگرداندن وی از آن . (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). || میل دادن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بچسبانیدن . (تاج المصادر بیهقی ).
ترجمه مقاله