ترجمه مقاله

اصفنط

لغت‌نامه دهخدا

اصفنط. [ اِ ف َ ] (معرب ، اِ) بمعنی اسفنط است . (از اقرب الموارد). نوعی از شراب خوش . لغتی در اسفنط. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شیره ٔ انگورخوشبو یا گونه ای از آشامیدنی ها. یا برترین باده ... چنانکه اصمعی هم گفته است کلمه رومی است و در برخی از نوشته های ملک دیوقلطیانس نیز آمده است و بصورتهای گوناگون از قبیل : اصفنط، اصفعند، اصفعید، اصفد و اصفعد و جز اینها تصحیف شده است . (از نشوءاللغة ص 38).
ترجمه مقاله