ترجمه مقاله

اصفهان

لغت‌نامه دهخدا

اصفهان . [ اِ ف َ ] (اِ) یکی از چهار مقامه ٔ اصلی موسیقی است دارای دو فرع ، حسینی و نوا. نام پرده ای از دوازده پرده ٔ موسیقی . نام پرده ای از موسیقی . (از لب الالباب و بهار عجم ) (غیاث ) (رشیدی ). نام پرده ای از موسیقی و آنرا اصفهانک نیز خوانند :
مطرب در اصفهان چو سرود این غزل قبول
از جزر و مد ناله ٔ او زنده رود شد.

قبول (از آنندراج ).


نام نوایی . (مؤیدالفضلا) :
نوای مجلس ما را چو برکشد مطرب
گهی عراق زند گاهی اصفهان گیرد.

حافظ.


ترجمه مقاله