ترجمه مقاله

اصفهان

لغت‌نامه دهخدا

اصفهان . [ اِ ف َ ] (اِخ ) امیر اصفهان ، پسر قرایوسف . از امرای روزگار ایلکانیان بود که سلطان حسین بن علاءالدولةبن سلطان احمد آخرین امیر ایلکانی را بکشت و سلسله ٔ مزبور را منقرض کرد. عباس اقبال مینویسد: سلطان حسین چون محمود در 827 هَ. ق . فوت کرد جای او را گرفت و در حله مقام کرد ولی امیر اصفهان پسر قرایوسف حله را محاصره نمود و سلطان حسین را در 836 کشت و سلسله ٔ ایشان بقتل او برافتاد و امرای ترکمان در عراق عرب جای ایشان را گرفتند. (از تاریخ مفصل ایران تألیف اقبال آشتیانی ص 465).
ترجمه مقاله