ترجمه مقاله

اصفهبد

لغت‌نامه دهخدا

اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) رستم بن قارن . حاکم جبال مازندران بود و هنگامی که محمدبن زید در طبرستان در حدود سال 271 هَ . ق . پیروزی یافت ، وی برخلاف دیگر حکام طبرستان که سر بر خط فرمان محمدبن زید نهاده بودند مخالفت آغاز کرد و رافعبن هرثمه را که در آن روزگار بر خراسان استیلا داشت به مازندران طلبید. رجوع به حبیب السیر ج 2 ص 410 شود. و ابن اسفندیار آرد: چون ملک طبرستان برو [محمدبن زید] قرار گرفت آهنگ کهستان اصفهبد رستم بن قارن فرمود و او را از ولایت بیرون کرد، با نیشابور فرستاد پیش عمروبن لیث و عمرو بجهت او شفاعت فرستاد و امان طلبید، سوگند و عهدرفت بر قرار که سپاهی بخویشتن راه ندهد و آنچه داردپیش محمد زید فرستد و خراجها که در آن سالها نداد ادا کند. (از تاریخ طبرستان ابن اسفندیار ج 1 ص 252).
ترجمه مقاله