ترجمه مقاله

اصفهبد

لغت‌نامه دهخدا

اصفهبد. [ اِ ف َ ب َ / ب ُ ] (اِخ ) علی بن مرداویج ، ملقب به تاج الملوک . معاصر سلطان سنجر بود و در مرو میزیست . سلطان سنجر خواهر خویش را بدو نکاح کرد و در نزد سنجرآنچنان تقربی داشت که هیچ بامداد از سرای بیرون نیامد تا اصفهبد پیش او نمیرفت . انوری در حق او گوید:
ای در نبرد حیدر کرار روزگار
تاج الملوک صفدر و صفدار روزگار.
رجوع به تاریخ طبرستان ابن اسفندیار ج 1 ص 113 و 114 شود.
ترجمه مقاله