ترجمه مقاله

اصقار

لغت‌نامه دهخدا

اصقار. [ اِ ] (ع مص ) اصقار شمس ؛ تافته گشتن آفتاب . (از منتهی الارب ). تافته گردیدن آفتاب ، یقال : اصقرت الشمس . (ناظم الاطباء). اصقار شمس ؛ اتقاد و برافروخته شدن آن . (از قطر المحیط) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله