ترجمه مقاله

اصلات

لغت‌نامه دهخدا

اصلات . [ اِ ] (ع ص ) مرد دلاور و کاربُردر نیازمندیها و آماده برای انجام دادن آنها. (از قطر المحیط). اِصلیت . اَصلتی . صَلت . صلتان . مِصْلَت . مصلات . منصلت . (قطر المحیط) (المنجد). و رجوع به لغات مذکور و المنجد و قطر المحیط و اقرب الموارد شود.
ترجمه مقاله