اصلاح پذیر
لغتنامه دهخدا
اصلاح پذیر. [ اِ پ َ ] (نف مرکب ) قبول کننده ٔ اصلاح . (آنندراج ). هر چیز قابل اصلاح و مرمت و چاره پذیر. (ناظم الاطباء) :
از سخن حال خرابم نشد اصلاح پذیر
همچو دیوانه که از گنج خود آباد نشد.
از سخن حال خرابم نشد اصلاح پذیر
همچو دیوانه که از گنج خود آباد نشد.
ابوطالب کلیم (از آنندراج ).