ترجمه مقاله

اصناع

لغت‌نامه دهخدا

اصناع . [ اِ ] (ع مص ) یاری کردن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اعانت کردن دیگری را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). || آموختن نادان کاری را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اصناع اخرق ؛ آموختن و استوار کردن وی . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). || محکم کردن کاری را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و گویا معنی اخیر که در اقرب الموارد و قطر المحیط جداگانه دیده نشد جزو معنی دوم باشد که نوشته اند: اصنع الاخرق ؛ تعلم و احکم ؛ یعنی نادان آموخت و استوار کرد نه مطلق استوار کردن هر کس کاری را.
ترجمه مقاله