ترجمه مقاله

اصنام

لغت‌نامه دهخدا

اصنام . [ اَ ] (اِخ ) اقلیم الاصنام ، به اندلس است . (منتهی الارب ). جمع صنم است و اقلیم اصنام در اندلس ازاعمال شدونه باشد و در آن حصنی است که معروف به طُبَیْل است و در زیر طبیل چشمه ٔ طبیعی پرآبی است که آب آن شیرین است و مردمان روزگارهای باستان از آن چشمه به جزیره ٔ قادس آب برده اند و آن بوسیله ٔ لوله های سنگی نر و ماده بوده است و هر جا به کوه برخورده اند کوه را شکافته و لوله ها را از درون کوه برده اند و چون به جایگاه های پست و زمینهای شوره زار برخورده اند پلهایی مقوس ساخته تا بدریا رسیده اند، آنگاه با لوله های سنگی بمسافت شش میل آب را از دریا نیز گذرانده اند تاسرانجام آنرا به جزیره ٔ قادس برده اند و گویند نشانه های آن هم اکنون نیز باقی است . و شرح آن در قادس نیز آمده است . (از معجم البلدان ). و رجوع به قادس در همان کتاب و مراصد الاطلاع و قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود.
ترجمه مقاله