ترجمه مقاله

اصیل الدین

لغت‌نامه دهخدا

اصیل الدین . [ اَ لُدْ دی ] (اِخ ) فرزند نجیب سمرقندی . از شاعران روزگار سلجوقیان پس از عهد معزی و سنجری در ماوراءالنهر بود. عوفی وی را «از لطیف طبعان سمرقند» شمرده و «ابیات » وی را «در غایت لطف و طراوت » دانسته و گوید: آنچه او گفته است محض لطف طبع است .
در حق سعد نجار گوید:
نجار بچاکری تویی درخور مغ
شعر تو خطاست جمله در دفتر مغ
چشمت به کلاه مغ همی ماند راست
زیراک سپید است و کژ و در سر مغ.
و در حق پسر کاک پزی گوید:
روی تو بروشنی سبق برد از مه
وز نور تو در تو کی توان کرد نگه
با منبر تو چرخ یکی پست حقیر
با کاک تو جرم مه یکی قرص سیه .
و گوید وی از احداث است ، بیش از این از لطایف ابیات او استماع نیفتاده است . (از لباب الالباب ج 2 ص 396).
ترجمه مقاله