ترجمه مقاله

اضعاف

لغت‌نامه دهخدا

اضعاف . [ اِ ] (ع مص ) دوچندان کردن چیزی را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مضاعفه . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع به مضاعفه شود. دوچند گردانیدن . (غیاث ). || سست و ضعیف کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ضعیف و سست ساختن . (آنندراج ). ضعیف کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر) (ترجمان تهذیب عادل ). اضعاف بیماری کسی را؛ ضعیف ساختن وی را. و اسم مفعول آن برخلاف قیاس مضعوف است نه مُضْعَف ، چنانکه گویند: اسعده اﷲ فهو مسعود لا مُسْعَد. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). رجوع به مضعوف شود. || اضعاف کسی ؛ ضعیف شدن دابة وی . (از اقرب الموارد)(از قطر المحیط). صاحب ستور سست و ناتوان گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). خداوند ستور ضعیف شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || دوچند کرده شدن جهت قوم : اُضْعِف َ القوم (مجهولاً). (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). خداوند افزونی شدن . || افزون کردن .(زوزنی ) (تاج المصادر) (ترجمان تهذیب عادل ص 14).
ترجمه مقاله