ترجمه مقاله

اضمحلال

لغت‌نامه دهخدا

اضمحلال . [ اِ م ِ ] (ع مص ) نیست شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (زوزنی ) (مجمل اللغة). نیست شدن و نابود شدن . (مؤید الفضلا). رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ناپدید شدن . برافتادن . برافتادگی . فنا و نیستی . ذهاب و انحلال و تلاشی . (از اقرب الموارد). || گشاده و پریشان شدن ابر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). انقشاع ابر. تقشع. (از اقرب الموارد). اضمحنان . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به اضمحنان شود.
ترجمه مقاله