ترجمه مقاله

اضهاء

لغت‌نامه دهخدا

اضهاء. [ اِ ] (ع مص ) درخت ضَهْیاء را چرانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). چرانیدن شتر را درخت ضَهْیاء. (آنندراج ). چرانیدن چوپان شتر خود را در ضَهْیاء . و رجوع به ضَهْیاء شود. || زن ضهیاء را بنکاح درآوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). و ضَهْیاء (بمد و قصر) زنی که نه حیض آرد و نه باردار گردد. (آنندراج ). زن ضهیا را که نه حیض آورد ونه باردار گردد به نکاح درآوردن . (ناظم الاطباء). اضهاء مرد؛ زناشویی وی با ضهیاء. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله