ترجمه مقاله

اطرخمام

لغت‌نامه دهخدا

اطرخمام . [ اِ رِ ] (ع مص ) کند گردیدن بینایی شخص . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سخت تاریک و سیاه شدن شب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). سیاه شدن شب . (از اقرب الموارد). || تکبر کردن و بزرگ منشی نمودن .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گردنکشی کردن . (زوزنی ). صاحب اقرب الموارد در ذیل اسم فاعل آن (مطرخم ّ) معانی مضطجع (بر بستر خوابیده ) و غضبان و متکبر و جز اینها را آورده است . رجوع به مطرخم ّ شود.
ترجمه مقاله