ترجمه مقاله

اطواخ

لغت‌نامه دهخدا

اطواخ . [ اَطْ ](ع اِ) ج ِ طوخ ، بمعنی دم . دنبال . || کلمه ٔ دخیل است که در روزگار دولت ممالیک داخل عربی شده است . در آن هنگام رسم بود که در پیشاپیش صاحبان پایگاههای بلند جزو موکب آنان نیزه ای می بردند که بر فرازآن کره ای زرین بود و رتبه ٔ کسان را نشان می داد چنانکه بر نیزه ٔ موکب وزیر سه طوخ بود. (از متن اللغة).
ترجمه مقاله