ترجمه مقاله

اعاشة

لغت‌نامه دهخدا

اعاشة. [ اِ ش َ ] (ع مص ) زنده گردانیدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زنده کردن . (یادداشت مؤلف ). زنده داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (مجمل اللغة).
- اعاشه ٔ خدا کسی را ؛ او را زنده داشتن . اسباب زندگی در دسترس او گذاشتن . (از متن اللغة).
|| زندگی کردن . زندگانی کردن . تعیش . امرار معاش .
- اعاشه کردن ؛ زیستن . بسر بردن .زندگی کردن . زندگانی کردن .
- اعاشه نمودن . رجوع به اعاشه کردن شود.
ترجمه مقاله