اعتبار کردن
لغتنامه دهخدا
اعتبار کردن . [ اِ ت ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اعتماد و اطمینان کردن . چیزی را تکیه گاه ساختن :
به یک دل بوده محتاج آن خم زلف از پریشانی
من از اول به این طرار کردم اعتبار دل .
به یک دل بوده محتاج آن خم زلف از پریشانی
من از اول به این طرار کردم اعتبار دل .
اثر شیرازی (از ارمغان آصفی ).