ترجمه مقاله

اعتثاث

لغت‌نامه دهخدا

اعتثاث . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) از بیخ کندن . || راه یافتن بسوی چیزی . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || بازداشتن آنرا از رسیدن به نیکویی . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). یقال : اعتثه عرق سوء؛ ای تعقله ان یبلغ الخیر. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله